جدول جو
جدول جو

معنی طوق بهار - جستجوی لغت در جدول جو

طوق بهار
(طَ / طُو قِ بَ)
قوس قزح بود. (فرهنگ اوبهی). آزفنداک. آفنداک. تیراژه. کمر رستم. کمردون. کمان رستم. نوشه. سریر. (حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی). رخش. انطلیسون. نوشه. رنگین کمان. (لغت مصوب فرهنگستان)
لغت نامه دهخدا
طوق بهار
قوس و قزح بود
تصویری از طوق بهار
تصویر طوق بهار
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طوق دار
تصویر طوق دار
دارای طوق، دارای گردن بند، پرنده ای که خطی سیاه یا سفید مانند گردن بند بر گردن دارد، از قبیل قمری و کبوتر
فرهنگ فارسی عمید
(قِ بَ)
قوس قزح. رنگین کمان. کمان رستم
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ پَ)
ظاهر آنست که از عالم شمشیرباز باشد، یعنی بازی کننده بطوق. خواجه نظامی راست:
سر زلف معشوق را طوق ساز
درافکن به این گردن طوق باز.
گردنی که بقید عشق خو کرده است و به طوق بازی عمر صرف نموده. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از طوق دار
تصویر طوق دار
چنبره دار پرگر دار، گرفتار بندی درفشدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طوق باز
تصویر طوق باز
آن چه که با طوق (گردن بند) بازی کند: گردن طوق باز
فرهنگ لغت هوشیار